مجنون یار

جدید ترین مطالب
بخش بایگانی

مداحی زیبا جواد مقدم در وصف امام زمان ع

 

متن شعر

 ز هجرانت بی قرارم من

نشسته چشم انتظار من

دلا آرام من بگو تا کی در غمت چشمانم به ره باشد

بیا که از هجر رخ ماهت روز من چون زلفت سیه باشد

تو نمی دانی در دل من جز دیدن رویت آرزویی نیست

دل زار و خسته ی ما را جز سر کویت آروزیی نیست

دلا آخر در سر کویت فقر و درماندگی حاصل من شد

به دام گیسویت افتادم تیغ ابرویت قاتل من شد

همه شب از چشمه چشمت تا سحر اشک خونین را تا روان گردد

خداوندا کی شود اون گل آید و هستی گلستان شود

ز هجرش می سوزم اما آن نازنین از من رخ نهان دارد

خوشم گرچه جانم به لب آمد چون خبر از من خسته جان دارد

همه شب از چشمه ی چشمم تا سحر اشک خونین تا روان گردد

چه شب ها با یاد داد خفتم گرچه او در خوابم نمی آید

خبر از شب تار من دارد از چه رو مهتابم نمی آید

بریدم دل از دو عالم ای گل به خاطر تو یک نگاهم کن

نگاهی از گوشه چشمت بر من و حال تبارم کن

نگاهی از گوشه چشمت بر من و حال زارم کن

بیا مهدی جان بیا مهدی

پیش دل من از گل صد برگ دم نزن

ای دوست گل کجا رخ گل گذارم

مردم در انتظار سراغم نیومدی

نشد که خواهد شد نسیم صبا اورد سر کویت غبار من

خداوندا ای خداوندا پرده بردارد راز خود راز اندازه دارد

دیگر تن نازی نکن ای زیبا صنم راز اندارزه ای دارد

سگ سر مست سر کویت سر ز به پا سر نمی داند

زد در گاهت رخ نگردانم چون که جای دیگر نمی دانم

 

لینک دانلود کلیک کنید

 

 


مطالب مرتبط

تظرات ارسال شده

کد امنیتی رفرش