مجنون یار

جدید ترین مطالب
بخش بایگانی
  • نویسنده :
  • بازدید : 188 مشاهده
  • دسته بندی : شعر ,

چشم های تو , چشم های من


بگذشته از حالم که گویم عاشقم
من مجنونی افسار پاره کرده ام


گویم به حق جانم در ره تو
یک لحظه خم می رود در ره تو


گفتا دلم که عاشقم ای جان من
دادا از این غم دلدار من


پایان این ره باشد و چشم های من
شب باشد و گریان چشم های من

 

مجموعه اشعار عاشقانه

جمعه 03 اسفند 1397
  • نویسنده :
  • بازدید : 137 مشاهده
  • دسته بندی : شعر ,

از خاک جان گرفته ام,تو کجا بودی او را صدا زدم در پس تنهایی,خدایا دوست دارم


مجنون گر مست می شود ز نام تو

می رود نفس و جان می گیرد ز نام تو


یک دم بر لیلی شک کردم,همین برای مجنون بس باشد که دیگر با چشم نبیند با دل صدا زند یار را


لب تشنگان را گوهر عشق آرزوست


اشارت نظر, تصویر من در چشم های تو

چشم های تو , چشم های من


از محبت خار گل می شود

جان ها همه عاشق می شود

سر به دامن عشق زدن پایندگی است

بوسه بر لب یار زدن جاودانگی است


در آغوشت خاطرات را زمزمه می کنم,وقتی لبخندت با گرمی نفست در هر دم بر لبانم بوسه می زند چه مجنون بی لیلایی می شوم من


به کجا می روی نفس

تو نمی دانی به کجا رفته این دل که بوی نفست را استشمام کند


دل تو کوچیک است خونه ی من تو چشماته عزیزم


از دلت بیزارم لعنتی چشمات رو خونه ی غم ها کردی


لب به حق گفتم سخن    یار گیرد دست من


جانم در ره عشق می رود نمی دانم یار کجاست


سینه مستی می کند در ره تو ای حق دلم


هر که زند با دل به دیوار حق عشق را می بیند