مجنون یار

متن زیبا برای با عشق مورد علاقه ام

غبار آسمانم‎

غباری در آسمانم
تو را در دل سوزاندم
عشق کردم با اولین خاطره ات
ای زمان من با تو همسفرم
دیوانه به آن طرف که عشق هست می روم
تا روزگاری آسمان ابری نشد زنده می مانم

شعر زیبای عاشقانه در مورد تقدیر و سرنوشت تلخ

عاقبت تلخ‎

تقدیر عاقبتی تلخ را در معنا دارد
چشم ها و عشق ها معنای دگر را خواهند
ترس من و تو از تقدیر است
ترسی که خاطرات دلبرانی ما را خط زد از صفحه ی روزگار

شعر عاشقانه برای همسر زیبا

با من عاشقی‎

بیا پس مناجاتم با خدا را ببین
هر صحرگاهی دعای عشق تو را بر زبان دارم
دل شکسته ام نکن شب را رسوا بیگانگی ام نکن
دیوانگی برای تو بی فایده بود
می خواهم فقط آغوشت باشم
با زلف پریشانت یک بار بگو دوستم داری
عزیزم این جا روی قلب بنویس همیشه با من عاشقی

سر دفتر عشق‎

درخشش قلبم در روزگار سرد و خشک چشم هایت باخت معنای زندگی را
تو بر من نظر کن این جسم تنها که بود
من گم کرده ام هویت دلم را در نگاه شرار چشمانت
آخر چه شد تو ره ساختی و من سردم ز تو
بگذر از چشم من
من در سما دل تو بی فروغم
دست بگیر چشمانم تنها شد ای سر دفتر من

سایه وهم تو‎

از خاطره ی عشق دیروز قلبم می نوازد
نوازش دستای تو بر روی سینه تنها می سازد

بوی نرگس عشقت هنوز غم می آورد
نرگس من، عطر تو،رو قلبم مست ترانه می نازد

گداز شرار خیس چشمانت زیر باران می رود
چتر خیس موهایم چو چشمت ترنم می بارد

این هست چشمان عاشقم دگر می نالد
رهسپار سایه وهم تو باران غمگین حرم می خواهد