رخنه گر دل
ذات او در دلم رخنه گر است
فلک زیر بم دل سایه گر است
دستان بر سر تو رسواگر است
رسم عالم بر در تو دعاگر است
مستان در افق یار پرواگر است
فرزانه رسم ادب در معناگر است
بوستان در مست او برداگر است
وصف او در حال او سوزان گر است
سوا سبیل در چشم او سوداگر است