دانلود روضه محمود کریمی نترس ای دل غم دیده روزگار این است
شب شهادت حضرت زهرا (س) 1398
هیأت رایة العباس
برای دانلود کلیک کنید
متن شعر مداحی
نترس ای دل غم دیده روزگار این است
اگر چه تلخ ولی انتهاش شیرین است
نترس آینه ما ترک نخواهد خورد
بدون فتنه که ایمان محک نخواهد خورد
بایست کوه صلابت میان دوران ها
نترس سرو رشید از خروش طوفان ها
اگر چه دفتری از داغ بر جبین ها هست
نترس در دل تاریخ بیش از این ها هست
دریغ و درد که جان از میان پیکر رفت
ز دشت ما صد و هفتاد تا کبوتر رفت
دلا بسوز بسوز و همیشه روشن باش
به سوگواری فرزندهای میهن باش
دوباره سوز خزان در میان باغ افتاد
میان سینه ما داغ روی داغ افتاد
به مرثیه صد و هفتاد مثنوی داریم
نترس باید از امروز دل قوی داریم
اگر چه غرق عزاییم گرم پیکاریم
اگر بنای عزا هست ما عزاداریم
بدان که دشمن این خاک فکر جنجال است
اگر چه ظاهر غمگین گرفته خوشحال است
خداست آگه از این ها چه در درون دارند
که در مصیبت این داغ جشن خون دارند
اگر چه هیچ مجال نفس کشیدن نیست
وظیفه من و تو پای پس کشیدن نیست
دقیق باش که از پشت سر کمین نخوری
به مکر دم به دم دشمنت زمین نخوری
ببین رفیق که در جبهه مقابل کیست
مبر ز یاد که در این میانه قاتل کیست
همان که بر شرف و خاک ما تهاجم کرد
سپس به سیلی حق دست و پاش را گم کرد
به وعده های الهی رفیق شک نکنی
به گوشه گیری خود ظلم را کمک نکنی
اگر چه داغ از این سینه صبر برده عزیز
خداست یاور دینش خدا نمرده عزیز
به باغ ما غم پژمردگی است هرگز نیست
کنون زمانه سرخوردگی است هرگز نیست
برای ما و تو بی امتحان نبوده شبی
ز دامنت بتکان گرد عافیت طلبی
اگر چه داغ بزرگ است و سینه سنگین است
ز شرم و غم سر سردار اگر چه پایین است
بدان که وضع جهان این چنین نخواهد ماند
سلاح این شهدا بر زمین نخواهد ماند
مباد آن که ز خاطر بریم آن ها را
به سنگ کینه نکوبیم قهرمان ها را
بگو که دشمن دلسوز ماست هرگز نیست
میان جنگ که تضعیف دوست جایز نیست
چو کوه پیش روی فتنه ها مقاوم باش
از این به بعد برادر تو حاج قاسم باش
از این به بعد به میدان رزم بخت تو چیست
بگو برادر من انتقام سخت تو چیست
چو لاله باش به دامان صخره ها گل کن
اگر که سنگ شود فتنه ها تحمل کن
بدون فتنه بگو کی مسیر ما طی شد
نترس مومن اگر فتنه ها پیاپی شد
میان معرکه از شعله ها زبانه بگیر
دقیق قلب هدف را ببین نشانه بگیر
بلند شو که زمان خروش طوفانی است
که در وجود تو یک قاسم سلیمانی است
ز حاج قاسمِ نفست غبار را بتکان
و گرد غفلت از این روزگار را بتکان
ز هر که غیر خدا نا امید باید بود
برای فیض شهادت شهید باید بود
شهید ما پر از این حال بود بندگی اش
شهید بوده خودش در تمام زندگی اش
شهید ما که جهان را پر از تحیر کرد
به خون پر ثمرش نان دشمن آجر کرد
همان که ثانیه ای از جهاد خسته نشد
مسیر سرخ شهادت به روش بسته نشد
همان که بود زبانزد به غیرت خاصش
جهان به لرزه درآمد از اوج اخلاصش
همانکه وقت شهادت به قطره قطره خون
نوشته بود من المجرمینَ منتقمون