مجنون یار

جدید ترین مطالب
بخش بایگانی

دانلود روضه محمود کریمی کلماتی که زبانم ز جورشان بسته است

مراسم بزرگداشت شهدای مقاومت (شب اول فاطمیه) 1398
حسینیه ی ریحانه الحسین (س)

 

برای دانلود کلیک کنید

 

متن شعر مداحی

کلماتی که زبانم ز جورشان بسته است

به فتنه ها سرشان سنگ خورده بشکسته است

ز جهل پیرو ادراک خویش و فهم خود است

به هر معامله تنها بفکر سهم خود است

از این قبیله که نان های مفت آجر شد

ز بغض حیدر کرار قلبشان پر شد

امان از این همه بغض نهفته در سینه
امان از این همه پیشانى پر از پینه

على شناس نبودند پس غلط رفتند
شبى به مجمع تشخیص مصلحت رفتند

نرفته اند غلط، نه ! بگو غلط کردند
بگو براى چه این قوم مشورت کردند

براى بستن دست على؛ یداله شان
و یا براى اراجیف بى سر و ته شان

براى کشتن زهرا به جرم چشم ترش
براى ریختن خون سومین پسرش

براى سوختن اخرین نشانه وحى
براى بردن هیزم به سمت خانه وحى

بگو براى چه برپا شده ست این شورا
براى قتل على یا که کشتن زهرا

شما گروه به ظاهر غدیر نادیده
شما جماعت ملعون وحى نشنیده

براى این همه جور و قساوت دل تان
على چه کار کند؟ اى به خون عجین گل تان

على چه کار کند با شما که بیت المال
حلال تان شده آن سان که شیر بر اطفال

على چه کار کند با شما که در پیکار
نشسته اید به سجاده هاى استغفار

على چه کار کند با شما که بى عارید
شما که هرچه کند باز از او طلبکارید

على چه کار کند با غرور بیجاتان؟
على چه کار کند با نمازخوان هاتان؟

على به خانه نشسته ست و خوب مى دانید
به مسجدید و نماز غفیله مى خوانید؟

چه کرده اید که قوم احترام او نکنند؟
سپرده اید غلامان سلام او نکنند؟

دهان جربزه را او که نیک دوخته است
چه کرده اید که حالا سپر فروخته است؟

على بخاطر این کارهایتان پیر است
دواى درد على، شیر نه که شمشیر است

ز ذوالفقار به هیچ استعاره مى گویم
اگرچه گفته ام اما دوباره مى گویم

همو که بود به میدان، دژ عظیم نبى
جدال کرد به دستور مستقیم نبى

چو جبرئیل ز خشم على هراسان شد
به شکل دحیه کلبى بر او نمایان شد

همین که خیره به مولا و کارزارش بود
سفارشى به على کرد و ذوالفقارش بود

همو که بود امان شما، چو کشتى نوح
همو که سر زده چون آفتاب از پس کوه

کنون نگاه کنید اشک بار و منزوى است
خودش براى خودش چند سال مثنوى است

سکوت کرده اگر، خود از او دهان بستید
شما قبیله نامرد باعثش هستید

على نگفت سخن جز به چاه ها اى قوم
چه کرده اید مگر؟ واى بر شما اى قوم

کسى که سر بگذارد جنان به شانه او
چگونه بى در و پیکر شده ست خانه او؟

شما که سعى نمودید جاى او باشید
زدید همسر او را، جوابگو باشید

به جانشین رسول خدا جفا کردید
شکسته است در خانه اش، شما کردید

على نشسته به خانه، همین دعاتان بود؟
دلیل و قصه نبافید ! از خداتان بود

زمانه گرچه به اجبار با على بد کرد
على همیشه ى تاریخ صبر خواهد کرد

اراده کرد به گوش من و تو پند کند
سکوت کرد که روزى صدا بلند کند

چرا که اخر سر انتقام در پیش است
به هوش باش سقیفه ! قیام در پیش است

مطالب مرتبط

تظرات ارسال شده

کد امنیتی رفرش