مجنون یار

جدید ترین مطالب
بخش بایگانی

شعر آرایش چشمات را نمی شناسم‎

یکشنبه 25 فروردین 1398
  • نویسنده :
  • بازدید : 84 مشاهده
  • دسته بندی : شعر ,

آرایش چشمات را نمی شناسم‎

زمانی به تنهایی گذشت
پیرهن صورتی که دوست داشتی بر تنم آویزان است
چه کهنه است قلبم
عطر مورد علاقه تو روی نبض دست زده ام
همان زمان که ایستاده بودی اسمش رو گذاشتی ساعت عشق
من آمدم قرار ملاقات
عزیزم گردنبد عاشقانه ای که در گردنم بستی در سینه ام می درخشید
هدیه دادی بودی اما پشیمان خواستی ازم پس بگیری
آخه می گفتی خیلی باحاله
عزیزم می گفتی قلبمو می بازم اما ز سینه ات منو جدا نکن
عزیزم تو مصدر عاشق شدنی
اما من در توهم یک بار دیگر با تو بودنم می دونم دیر کرده ام زمان را
دیگه احساست را از قلبت نمی فهمم
آرایش چشمات را نمی شناسم
چه کنم روزگار من و تو
سر به جدایی آسمان و زمین آویخت

شعر ترانه ثنا

پنجشنبه 22 فروردین 1398
  • نویسنده :
  • بازدید : 254 مشاهده
  • دسته بندی : شعر ,

ترانه ثنا‎

مردی که خدا پرست است عشق ندید
صدای شاهان مست ریزان شمع ندید
اشک چشم مرد تنها خدا را صدا زد
شعر او غزل عشق عزل را ثنا زد
ترانه ثنا را دیوار وجودی رسا کرد
رفت عزل را به عطر ثنایش خدا کرد
شکست و ستم را به تنها خدا را هما کرد
سرای دلش را به دولت سما را خدا کرد