شعر سوزناک غمگین درباره دلتنگی و قلب
قلب و باران
بگو بارون رو چشمات بباره من صورت را نوازش کنم
بگو اگر فکر کنم اشکِ چه کاری با مجنون دیوونه قلب کنم
بگو سر و ته دنیا کجاست
وقتی ابرها تو را به شب های ِغصه شون ندارند
مرا به کدامین قلب می پذیری
تو شب را ندیدی
تو قلب و باران ندیدی