صنم به وفا
رسم این جان شب را خطا کند
سحرگاه شِکوه از یار بی وفا کند
مروت نداری شب را وفا کند
شِکوه از جان بی وفا کند
شبنشین شده ام دیوانه گر خطا کند
مروت به جانم وفا را خطا کند
بی تو دنیا مرا به وفا سنا کند
صنم به وفا هم یک بار ستم کند
خرابه منزل کنم ترنم شفا کند
سر به جان از عشقت رها کند